چاپخانه «نادر» در «دوشنبه»، پایتخت تاجیکستان کتابی را درباره روزگار و آثار «طاهر عبدالجبار»، معمار استقلال تاجیکستان، به طبع رساند. این کتاب در حالی روی چاپ آمده که از درگذشت آقای «عبدالجبار» بیشتر از دو سال سپری میشود و در طول این مدت حکومت تاجیکستان باری هم از نخستین تهیهکننده اعلامیه استقلال این کشور یادآوری نکرده است. «طاهر عبدالجبار» با وجود آن که در میان مردم تاجیک همچون فرد استقلال خواه باقی مانده است، اما مقامات دولتی او را هنوز هم بهعنوان مخالف خود میشناسند. حتا پس از مرگش.
نام «طاهر عبدالجبار» در اواخر سالهای هشتاد قرن گذشته، زمانی که موج آزادی خواهی تاجیکستان سازمان مردمی «رستاخیز» نخستین سازمان غیرحکومتی را به میان آورد، روی زبانها آمد. این سازمان که از استادان دانشگاهها و فرهنگیان تاجیک عبارت بود، یک هدف داشت، که آن هم استقلالیت تاجیکستان بود. اما در سال ۱۹۸۹ و ابتدای سال ۱۹۹۰ به محض بیشتر مردمیشدن و محبوبیت کسبکردن این جنبش، دستگاه امنیت «شوروی» پیشین در پی بدنام کردن این سازمان و رهبران دانشمند آن شد.
با وجود اینهمه تلاشهای اداره امنیت شوروی، در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۰ «طاهر عبدالجبار» توانست با شکستدادن رقیب خود و آن هم منشی «حزب کمونیست» به پارلمان راه یابد. وی تابستان سال ۱۹۹۰ به پارلمان طرح اعلامیه استقلالیت تاجیکستان را پیشنهاد کرد. پارلمان آن وقت به این طرح اعلامیه صد درصد رعی مخالف داد. اما پس از یک سال، وقتی دیگر جماهیر شوروی استقلال خود را اعلان کردند، همین پارلمان نیز راهی دیگر جز قبول پیشنهاد استقلال را نداشت.
به این ترتیب طرح پیشنهادی «طاهر عبدالجبار» در ماه سپتامبر سال ۱۹۹۱ بدون تحریر و اصلاح چون اعلامیه استقلالیت تاجیکستان پذیرفته شد. «طاهر عبدالجبار» پس از اجلاسیه ۱۶ شورای عالی تاجیکستان در «خجند» که مرحله دیگری از جنگ داخلی بهدنبال آن آتش گرفت تاجیکستان را ترک گفت و مدتی در «موسکو»، «تهران» و سپس «بشکیک» به سر میبرد. و در این مدت به «اتحاد مخالفین مسلح» دولت نپیوست و به تدریس در دانشگاه مشغول بود.
«شهاب الدین فرخ یار» دانشمند و خبرنگار از تهران میگوید، هرچند آقای «عبدالجبار» عاشق ایران بود، ولی در زمانی به آنجا رفت که شرایط به آنگونه نبود که به افکارشان سازگاری داشته باشد. وی افزود، «ایشان مجبور شده بود در بخش برون مرزی صدا و سیما ایران کار بکند. کسی که با عشق زبان فارسی رفته بود آنجا، هر روز مقدار زیاد متن را از فارسی به روسی برگردان کند. فکر میکردم ایشان دچار بازی سرنوشت شده است. آن رفته به جای که قرار بود قدر بیند در صدر نشیند. ولی ایشان یک بار اعتراض نکرده، حرف ناشایسته نزد، نامه ننوشت.»
سال ۲۰۰۸ مریضی «طاهر عبدالجبار» خروج کرد و با اصرار دوستانش به تهران برای تداوی فرستاده شد. اما به انجام عمل جراحی راضی نشد. با همین به وطن بازگشت و در بهار سال ۲۰۰۹ در شمال تاجیکستان که زادگاهش نز آن جاست، دنیا را بدرود گفت.
Комментариев нет:
Отправить комментарий